به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" مهدی جهان تیغی: اینستکس بالاخره در یک مسیر به ظاهر اجرایی قرار گرفته است. مسیری که البته حتی افرادی همانند عراقچی- که عموما اندک اروپایی ها را هم در این سالها زیاد می دیدند- معتقد است نه اندازه حق ایران در برجام است و نه نفتی با آن فروخته می شود و نه اساسا قرار است که به تحریم ها تحمیلی آمریکا به ایران ضربه ای وارد کند. تازه اگر مواد خوراکی هم از این طریق ارسال شود به ازای این است که ایران در برجام بماند و دیگران هرکاری هم خواستند بکنند.
اما اینستکس دقیقا ایران را در یک وضعیت راهبردی دلخواه برای طرف غربی قرار می دهد:
الف: اینستکس عملا نه تنها هیچ آسیبی به تحریم ها وارد نمیکند و اساسا حتی وعده کمک به درو زدن ایران در تحریم را هم منتفی و بالاتر از آن مسدود می کند. خباثت بیشتر در پشت پرده اینستکس نیز این است که ایران را چند ماه دیگر برای رسیدن به نقطه نهایی تحریم – یعنی صفر کردن کامل نفت ایران- در دالان برجام حفظ میکند. یعنی زمان حیاتی پیش رو را برای ایران می کشد، تا اهداف تحریمی آمریکا کامل محقق شود.
ب: اینستکس درست در زمانی که آمریکایی ها در نوع مواجه با ایران به خاطر سلسله ای از اتفاقات امنیتی در خلیج فارس و همچنین کاهش تعهدات برجامی، دچار مخمصه راهبردی و تصمیم گیری شده اند، در مسیر راهبردی جدید ایران خلل ایجاد می کند. همین مسیر راهبردی جدید بود که آمریکا را مجبور کرد تا یکی از غول های اقتصادی شرق را برای واسط به ایران بفرستد و اینک از فضای فریبنده ایجاده شده پس از راه اندازی اینستکس احتمالا یک غول اقتصادی اروپایی دیگر- زمزمه سفر مکرون به تهران- را برای واسطه گری و البته اینبار با چاشنی وسوسه بیشتر اقتصادی برای تحقق فریب برای مذاکره به تهران گسیل کند. مکرون به اعتقاد ترامپ گزینه جذاب تری برای دولت ایران هست، فرانسه کشوری است که هنوز هم برخی غرب زده های داخلی به آن امید دارند و زمینه ها و زیرساخت های وسوسه انگیز اقتصادی بیشتر از ژاپن برای دولت ایران به همراه دارد.
ج: اینستکس رسما ایران را مجبور می کند که بپذیرد از بسیاری از خقوق خود در برجام عقب بنشیند و عملا نه توان و نه اراده ای دیگر برای طرح مجدد آن داشته باشد. به معنایی دیگر اگر آمریکایی ها با خروج از برجام ایران را از حقوق و وعده های داده شده خود محروم کردند، اروپایی ها با ماندن خود و اجبار ایران در برجام، مردم کشورمان را از همان حداقل حقوق نامتوازن خود در برجام هم محروم می کنند. این که می گویند، اروپایی ها و آمریکایی ها یک هدف و با دو روش مختلف در برابر ایران دارند، دقیقا در همین اینجاست.
اما در این شرایط یک نکته راهبردی مهم وجود دارد، تفکر معتقد به اقتدار و مقاومت وقتی پهپاد آمریکایی را ساقط کرد، روی ورق به مراتب تصمیم گیری درباره آن -با توجه به تبعات قابل پیش بینی آن- از ادامه کاهش آرام تعهدات برجامی ایران و یا نه مجدد به یک فرستاده احتمالی همانند مکرون، سختتر بود. به معنای دیگر دولت گزینه به مراتب راحت تری برای حراست و تامین منافع ملی در اختیار دارد و عمل و اصرار بر کاهش تعهدات برجامی شجاعت و البته تدبیر پیچیدهتر کمتری از زدن پهپاد آمریکایی می طلبد!
و دست آخر اینکه الان بیشتر قابل فهم است که چرا چندی قبل و پیشاپیش رهبر معظم انقلاب بر انتقال و انتشار گزاره "فریب نخوردن جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا" در داخل کشور و انتقال پیام به طرف خارجی اصرار داشتند. اینک ابعاد جدید فریب برای هدایت مقامات ایران برای مذاکره مشخص شده است، سه ضلع اینستکس، ادامه تمایل برای سیاست فرستادن واسطهها و توقف رویکرد افزایش تفکر مقاومتی ایران، شکل دهند طراحی به روز شده "فریب ایران برای مذاکره"با آمریکا است.